وضعیت برجام و فرصتی که بسیار کوتاه است

نگاهی به  مطالعات و تحقیقات در حوزه مدیریت بحران ، مبین این واقعیت است که  جلوگیری از بحران اصل اولیه مدیریت است، اما گاهی بروز یک بحران غیر قابل اجتناب است، بنابراین به یک اصل اساسی دیگر می رسیم که  آن هنراستفاده حداکثری از بحران  است. این اصل بر دو مولفه استوار است 1- مدیریت بحران برای کاستن از عواقب آن 2- استفاده از موج ها و تبعات برخاسته از بحران  در زمینه منافع.
با خروج رسمی آمریکا از برجام، اکنون کشورمان ایران در یک پارادوکس ماندن و رفتن قرار دارد که مستلزم دو نوع مواجهه با آن است. می شود با احساسی عمل کردن و برنامه های شعاری در دام بازی ترامپ، نقشه رسانه ها و عوامل منطقه ای آن ها گرفتار آمد  یا با درایت و برنامه ریزی از این بحران بهترین بهره برداری را داشت.
بدیهی است که درایت حکم می کند که با تحلیل برنامه ها و نقشه های طرف مقابل، از هرگونه اقدام یا شعاری که باعث تضعیف موقعیت کشور و دست اندرکاران می شود پرهیز کرد. با خودمان صادق باشیم ، طراحان، مشوقان و پرداخت کنندگان هزینه خروج از برجام را نباید فقط مقید به رئیس جمهورخود شیفته آمریکا کرد! پشت این تصمیم  کارخانه های اسلحه سازی، دلارهای نفتی، کینه های دشمنان قسم خورده هستند. این یعنی غول های رسانه ای که با پمپاژ خبر افکار عمومی دنیا را هدایت می کنند. این یعنی بسیاری از لابی ها و کشورها قبلا چک هزینه خروج از برجام را برای آقای ترامپ و هرکسی که با آن همراهی کند کشیدند! واقع نگر باشیم در جهان کنونی، رسانه و پول و قدرت می توانند جای ظالم و مظلوم را به راحتی عوض کنند.
پس بدیهی است که همه اندیشمندان و دلسوزان کشور بر این اصل تاکید دارند که باید با درایت از این بحران به نفع کشور و مردم بهترین بهره برداری را کرد. اما چگونه؟


روند مذاکرات خصوصا در عرصه بین المللی به سان یک میدان نبرد است، هر طرف باید تمام توان و امکانات خویش را برای برنده شدن به کار ببرد. این توان شامل مطالعات علمی، رصد رسانه ای، به کار گیری لابی ها، بررسی نقاط قوت وضعف، ارزیابی حوزه هایی برای چانه زدن ، به کار گیری تیم های مجرب برای مذاکره  است.  واقعیت این است که اقدام آمریکا در خروج از یک تعهد چند جانبه که با پشتوانه قاطع قطعنامه شورای امنیت همراه است، اقدام عادی نیست که بتوان به راحتی آن را توجیه کرد. این حرکت موجی از محکومیت را ایجاد کرده است. این وضعیت یعنی وجود یک موقعیت و امتیاز برای استفاده در روند مذاکرات توسط ایران. مسلما طرف مقابل تمام تلاش خویش را به کار خواهد برد تا به مدد رسانه ها و اتاق های فکر و همچنین استفاده ازبعضی از ساده لوحی ها در داخل ،در این زمینه ورق بازی را برگرداند از این رو ما با یک مولفه بسیار مهم استفاده از زمان مواجه هستیم که باید از این موقعیت نهایت استفاده را ببریم. بدیهی است با فرونشستن این موج، امکان ایجاد یک چنین جوی هرگز فراهم نخواهد شد. در آن صورت گرفتار بازی های سیاسی و رسانه ای غرب خواهیم شد و بازی برده را به عنوان بازنده به پایان خواهیم رساند.در نتیجه درباره مذاکرات با اروپا ذکر این نکته ضروری است که هدف اروپا از حفظ برجام را به درستی دریابیم. نگاهی به سیاست های اروپا به خصوص در بعد از جنگ جهانی دوم، مبین این واقعیت است که این قاره کهن همیشه دنباله روی سیاست های آمریکا بوده درباره برجام هم ضمن در نظر داشتن این واقعیت باید گفت که اولویت اروپا فقط حفظ منافع و قراردادهای شرکت هایش که در پسابرجام وارد بازار ایران شده اند نیست! زیرا الان لابی های ضد برجام با دسته چک هایشان در پایتخت های کشورهای اروپایی نیزجولان می‌دهند!دفاع اروپا به دلیل دلسوزی برای ایران نیز نمی‌باشد، بلکه  هدف موافقان حفظ برجام در اتحادیه اروپا جلوگیری از صدمات بیشتر به اصول پذیرفته حقوقی و بنیان تعهدات و اعتماد بین المللی در عین حال امکان تثبیت جایگاه  استقلال خویش در عرصه بین المللی  و در خاور میانه به عنوان یک بازیگر قابل اتکاست. از این رو ما با یک اروپایی مواجه هستیم که از یک سو منافع بسیاری در دنباله روی از سیاست های آمریکا دارد، از دیگر سو، مترصد ایفای نقش مستقل در عرصه بین‌المللی است. این که چگونه بشود از این پارادوکس استفاده بهینه کرد، در گرو هنر برنامه ریزی و مدیریت مذاکرات است.
نتیجه این که، فرصت بسیار اندک است و حریف هم بسیار زیرک است و دنبال مذاکرات فرسایشی و ترمیم اختلاف بین دو طرف اقیانوس است.بنابراین لازم است که ضمن هوشیاری به ترفندها چه در داخل چه در خارج ، پشتیبان فکری و رسانه ای  تیم های مذاکره کننده باشیم. البته تیم های مذاکره کننده هم باید ضمن تقویت توان، دانش، نیروها  و تاکتیک های خود از تجربه های قبلی درس بگیرند و کارت های بازی را به موقع به کار ببرند.